نوشته شده توسط : shobadebaz

آیا شما به فال اعتقاد دارید؟

می تونید بگید چرا؟



:: بازدید از این مطلب : 440
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

سلام!هورا

من همین حالا رسیدم کاشون!خیال باطلاوه

جای همگی خیلی خالی بوووووووووووووود!!!!ماچزبانخواب



:: بازدید از این مطلب : 507
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

سرانجام قصه ی چت

شدم با چت اسیر و مبتلایش***شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم***تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هستش فرهاد***ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش***کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

بگفت چشمان من خیلی فریباست***ز صورت هم نگو البته زیباست

ندیده عاشق زارش شدم من***اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم***به او من کم کم عادت می نمودم
در او دیدم تمام آرزوهام***که باشد همسر و امید فردام

برای دیدنش بی تاب بودم***ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده***که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست***زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفت***هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار***گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه، وقت و روز موعود***زدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت***تو گویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا***بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قـــد رعنـــا***کمـــان ِابــرو و چشم فریبـــا

مسن تر بود او از مادر من***بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم***از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست***دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر***نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به “شاعر”***به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیرید از آن درسی به عبرت***سرانجامی نـدارد قصّه ی چت


 سلام!

این آپ رو تو مدینه می کنم!

 



:: بازدید از این مطلب : 580
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

نجات عشق

در جزیرهای زیبا تمام حواس، زندگی می کردند: شادی، غم، غرور، عشق و......

روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت.

همه ساکنین جزیره قایق هایشان را آماده و جزیره را ترک کردند. اما عشق 

می خواست تا آخرین لحظه

 بماند، چون عاشق جزیره بود.

وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از ثروت که باقایقی با شکوه جزیره را ترک

 می کرد کمک خواست و به او گفت:آیا می توانم با تو همسفرشوم؟

ثروت گفت: نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم هست و دیگر جایی برای تو

 وجود ندارد.

پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود، کمک خواست.

غرور گفت: نه، نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق

 زیبای مرا کثیف خواهی کرد

غم در نزدیکی عشق بود. پس عشق به او گفتاجازه بده من با تو بیایم.

غم با حزن گفت: آه، عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج دارم تا تنها باشم.

عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد. اما او آنقدرغرق شادی و هیجان بود

 که حتی صدای عشق را هم نشنید.

آب هر لحظه بالا و بالا تر می آمد و عشق دیگر نا امید شده بود. که ناگهان صدایی

 سالخورده گفت: بیا عشق من تو را خواهم برد
عشق آنقدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع

خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد.

 وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد

 کسی که جانش را نجات داده بود، چقدر بر گردنش حق دارد.

عشق نزد علم که مشغول حل مساله ای روی شن های ساحل بود رفت و از او

پرسید آن پیرمرد کی بود؟

علم پاسخ داد: زمان

عشق با تعجب گفت: زمان؟ اما چرا او به من کمک کرد؟

علم لبخندی خردمندانه زد و گفت: زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است.

 

--------

حالا دوست داری عاشق باشی یا ثروتمند . غمگین .شاد .غرورمند .عالم یا

 همسفر زمان ؟

دوست داری کدومو داشته باشی؟



:: بازدید از این مطلب : 722
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

خوب دیگه!

کار جدول هم منتفی شد!  (شایدم منطفی!)

اسپانیا جان برد!

هوراااااا!دلقکهوراگاوچرانیولخنده



:: بازدید از این مطلب : 398
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

دانلود کلیپ صحنه های خنده دار فوتبال در ادامه

دانلود کلیپ صحنه های خنده دار فوتبال با حجم ٢٣١۴ کیلوبایت در اینجا



:: بازدید از این مطلب : 556
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

دانلود کارتون تام و جری در ادامه مطلب

دانلود با حجم ٩۵١٨ کیلوبایت در اینجا



:: بازدید از این مطلب : 500
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

دانلود کلیپ جالب مستر بین در ادامه مطلب

دانلود با حجم ۴٩٢٣ کیلوبایت در اینجا



:: بازدید از این مطلب : 514
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

اشتباهات کریستانو رونالدو را در ادامه مطلب دانلود کنید

دانلود کلیپ با حجم 2459 کیلوبایت در اینجا



:: بازدید از این مطلب : 445
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shobadebaz

کلیپی جالب از مستر بین در ادامه مطلب

دانلود با حجم 507 کیلوبایت در اینجا



:: بازدید از این مطلب : 567
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 10 شهريور 1389 | نظرات ()